کد مطلب:29443 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:99

دعاهای منظوم امام












4520. امام علی علیه السلام - در دیوان منسوب به ایشان -:

سپاس از آنِ توست، ای صاحب بخشش و بزرگی و برتری

تو بزرگی را به هر كس كه می خواهی، می دهی یا نمی دهی.

خدای من، آفریننده من، دژ من و پناهگاه من!

به هنگام نیازمندی و توانمندی به سوی تو پناه می جویم.

خدای من! اگر خطاهایم بزرگ و فراوان است

گذشت تو از گناهم بزرگ تر و گسترده تر است.

خدای من! اگر من به خواسته های دلم تن دادم

اكنون منم كه در باغِ پشیمانی می چَرَم.

خدای من! حال من و نیازمندی و بیچارگی ام را می بینی

و مناجات های پوشیده مرا می شنوی.

خدای من! امیدم را قطع مكن و دلم را دور مكن

مرا به جویبار بخششت، طمع است.

خدای من! مرا از عذابت پناه ده؛ چرا كه من

اسیرِ خوار بیمناكی هستم كه برای تو فروتنی می كنم.

خدای من! با القای محبّتت، به من آرامش ببخش

آن گاه كه مرا در گور، ماندگاری و آرامگاه است.

خدای من! اگر مرا هزار سال، عذابم دهی

ریسمان امیدم از تو بُریده نخواهد شد.

خدای من! طعم گذشتت را به من بچشان، در روزی كه

در آن جا نه فرزندان و نه مال، سودی نمی دهند.

خدای من! اگر رعایتم نكنی، از بین خواهم رفت

و اگر رعایتم كنی، نابود نخواهم شد.

خدای من! اگر جز نیكوكار را نبخشی

آن كه بدی كرده و از هوای نفْس، بهره گرفته، چه كسی به دادش برسد؟

خدای من! اگر در طلب پرهیزگاری به انحراف رفتم

اكنون، این منم كه در پیِ گذشت هستم.

خدای من! گناهان من از كوه ها بیشتر و بالاتر است

امّا گذشت تو، از گناهان من، بزرگ تر و بلندتر است.

خدای من! اگر از روی نادانی خطا كردم، ولی همواره

به تو امید داشتم، به گونه ای كه گفته شد:او بی تابی نمی كند.

خدای من! یاد گذشت تو بی تابی ام را كنار زده

و یاد خطاها، دیده ام را به اشك افكنده است.

خدای من! از لغزش هایم درگذر و گناهم را محو نما

چرا كه من اعتراف كننده، بیمناك و التماس كننده ام.

خدای من! راحت و رحمتی از خود به من برسان

من، جز درهای رحمت تو را نخواهم كوبید.

خدای من! اگر مرا دور كنی و یا خوارم سازی

پس، از كه امید داشته باشم و از كه طلب شفاعت كنم؟

خدای من! اگر ناامیدم سازی یا طردم كنی

چاره ام چیست - ای خدا - و چه كار كنم؟

خدای من! عاشق، شب زنده دار است

نجوا می كند و می خواند، در حالی كه غافل، آرام خوابیده است.

خدای من! از این مردمان، گروهی به خواب اند

و گروهی بیدارند كه در شب، به درگاهت تضرّع می كنند.[1].

و همه شان عطای تو را امید دارند و امید

به رحمت بزرگ تو می بَرَند و طمع بهشت دارند.

خدای من! امیدم، آرزوی سلامت به من داده

و زشتی خطاهایم بر من نفرت انگیز نموده است.

خدای من اگر در گذری، پس گذشتت نجاتم می دهد

و اگر نه، به گناه ویرانگر، نابود خواهم گشت.

خدای من! به حقّ [ پیامبر] هاشمی و خاندانش

و به حرمت خوبانی كه برای تو خُشوع می ورزند.

خدای من! مرا با دین احمد، محشور كن

توبه كنان، پرهیزگارانه، فرمانبُردار و خاضع برای تو.

ای خدای من و سرور من! محرومم مساز

از شفاعت بزرگش، كه او شفاعتش پذیرفته است.

و درود بر او فرست تا آن هنگام كه یكتاپرستی تو را می خوانَد

و خوبانی با تو مناجات می كنند و در درگاهت به ركوع می افتند.[2].

4521. امام علی علیه السلام - نیز در دیوان منسوب به ایشان -:

اگر درباره گناهانم بیندیشم، بسیارند

ولی رحمت پروردگارم از گناهانم گسترده تر است.

امید من به خاطر كارهای خوبی كه انجام داده ام، نیست

بلكه در رحمت خدا طمع می ورزم.

اگر گذشتی در كار باشد، به خاطر رحمت است

و اگر غیر آن باشد، من چه كنم؟

او، مالك و معبود و پروردگار و نگهبان من است

و من برای او، بنده ای اقراركننده و فروتنم.[3].

4522. امام علی علیه السلام - در دیوان منسوب به ایشان -:

خدای من! تو دارای فضل و منّتی

و من، صاحب گناهان! پس، از من چشم بپوش.

گمان من - ای خدای من - در تو، گمانِ زیباست

پس - ای خدای من - حسن ظنّ مرا محقَّق فرما.[4].

4523. امام علی علیه السلام - در دیوان منسوب به ایشان -:

لبّیك! لبّیك! تو مولایش هستی

پس رحم كن بر بنده كوچكت كه به تو پناه آورده است.

ای دارنده بزرگی ها! تكیه ام بر توست

خوشا به حال آن كه تو مولایش هستی!

خوشا به آن كه پشیمان و شكسته است

و به آن صاحب جلال، از گرفتاری اش شكایت می كند.

آن كه هیچ علیلی و بیماری ای

چون عشق به مولایش ندارد،

اگر در دل تاریكی به درگاهش آه و ناله كند

خداوند، او را پاسخ می دهد و به او لبّیك می گوید.[5].

4524. امام علی علیه السلام - نیز در دیوان منسوب به ایشان -:

خدای من! عذابم مكن؛ چرا كه من

به آنچه كه از من سر زده، اقراركننده ام.

برای من، چاره ای وجود ندارد، جز امیدم

به گذشت تو - اگر بگذری - و حسن ظنّی كه به تو دارم.

چه بسیار لغزش من در خطاها كه در آن

انگشت به دندان گرفتم و دندان به هم زدم.

گمان مردم به من، خوب است، حال آن كه من

اگر از من نگذری، بدترینِ مردم هستم.

در پیش رویم، زندانی طولانی است

كه گویی من به آن زندان، فرا خوانده شدم.

گویا به درخشش دنیا، جنون ویژه پیدا كردم

و به آرزو، عمرم را در آن گذراندم.

اگر من به راستی در آن، زهد می ورزیدم

پشت سپر را بر اهل دنیا می چرخاندم.[6].

4525. بحار الأنوار:مُبرَّد گفت:از اشعار امیر مؤمنان كه هیچ اختلافی بر سرِ سرایش آن توسّط وی نیست و همواره آن را زمزمه می كرد، شعر زیر است. وقتی كه خوارج به او اصرار كردند كه به كفر، اقرار كند و سپس توبه كند تا همراه او به طرف شامْ حركت كنند، فرمود:«آیا پس از مصاحبت با پیامبر خدا و آگاهی در دین، به كفر برگردم؟». آن گاه سرود:

«ای گواه الهی! بر من گواه باش

كه من بر دین پیامبر احمدم.

هر كس در خدا تردید دارد، داشته باشد. من هدایت شده ام

ای پروردگار! جایگاه ورودم را بهشت قرار ده».[7].









    1. این بیت در مصدر اصل نبود، گرچه سیاق شعر آن را اقتضا می كند و ما آن را از چاپ ترجمه شده توسط مرحوم مصطفی زمانی آوردیم.
    2. الدیوان المنسوب إلی الإمام علی:272/346.
    3. الدیوان المنسوب إلی الإمام علی:270/344، بحار الأنوار:53/423/34.
    4. الدیوان المنسوب إلی الإمام علی:440/582.
    5. الدیوان المنسوب إلی الإمام علی:14/42.
    6. الدیوان المنسوب إلی الإمام علی:441/584.
    7. بحار الأنوار:587/352/33 و 22/409/34 و 165/35.